سی و هفتم-کمال گرایی خر است-
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۵ ق.ظ
آدم انتظار نداره یه اتفاق هیجان انگیز تا این اندازه مضحک پیش بره ! این که از ناکجا آباد خودت رو بکشی بالا و بین همه ی آدم های دور و برت با ان همه ادعا رو حساب هرچی ، حالا هرچی ! عکست بخوره رو نشریه ای که میخوندیش و همه ی اون ادم های دور و برت میشناسنش ! اتفاقی نیست که خیلی تکرار بشه و خب برای همه پیش بیاد ! اما خب برای من پیش اومد !
ولی اصلن خوش نگذشت بهم ! از رفتار سرد اون خانم یخی! مصاحبه کننده ! گرفته تا عکسی که گرفتم و دوستش ندارم .
اصلن نمی دونم چرا این جوری شدم ! یعنی این جوری هستم ! خوشحال نیستم! راضیم نمیکنه ! یعنی از بازخوردهایی که میگیرم باید خیلی خوشحال باشم ...دوستام البته اونا که میدونن خیلی واکنش های اغراق شده ای نشون میدن و خوشحالن اما خودم ...:/
خب واقعن چی این بیرون هست که من در درونم ، بدون این که بدونم ، بهش کشش دارم و نمی تونم پیداش کنم !!!!
خب پس به عبارتی یکشنبه شانزدهم خرداد 1395 من اولین مصاحبه ی رسمی زندگیم رو با هفته نامه ی همشهری جوان به عنوان جوان ایرانی موفق!!! و اولین مدیر تولید خانم در ایران انجام دادم !
ثبت شود برای فرزندانم که ...که چه بشود ؟ نمیدانم !
- ۹۵/۰۳/۱۷
- ۱۶۱ نمایش