شصت و پنجم
جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ
چند بار شده موضوعی را خواسته باشید برای کسی توضیح دهید و دیده باشید که نه! این طوری نمی شود، بگذار یک جور دیگر توضیح بدهم! بعد خودتان هم فهمیده اید توی این ، یک جور دیگر ، بگویم ها ، یکی چیزهایی را ناخواسته تغییر داده اید تا نتیجه مطلوب را بگیرید. هیچ فکر کرده اید با انتقال نادرست یک مطلب ، هرچند آن مطلب را درست گفته باشید چه اتفاقی را رقم می زنید ؟ ادم ها وقتی به مشکل بر بخورند و بخواهند برای خودشان چیزی را تحلیل کنند آن را از طریقی که فهمیده اند تحلیل می کنند. یعنی از همان زاویه ای که به آن ها تفهیم شده است. حالا اگر آن زاویه دید تفهیم کردن اشتباه باشد چه بسا در همان مساله ای که درستی اش را پذیرفته اند به نتیجه ی دیگری برسند و آن را نقض کنند!
مثال: برای انتقال مفهوم حجاب گفته می شود حجاب برای حفاظت از دخترهاست.مثل پوست گردو برای گردو! مثل شیشه ی چراغ نفتی برای شعله کوچکِ آن وسط! بعد وقتی یک بار دوبار کسی حجاب را آن طور که باید رعایت نکرد و دید نه ! کسی هم مزاحمش نمی شود! اصلن توی همین مملکت خارج کسی برایش اهمیتی ندارد که این حجابی که تو گرفته ای برای حفاظت تو از خودت است! مثل پوست گردو برای گردو! یا اصلن توی مملکت خودمان ، وقتی دید حجاب دارد و باز هم همه ی آن چیزهایی که نباید برایش اتفاق می افتد این موقع است که آدم شروع می کند به تحلیل!
1 - حجاب برای حفاظت من است در برابر دیگرانی که غریبه اند
2 - غریبه ها اهمیتی نمی دهند که من حجاب دارم یا نه! ان ها کار خودشان را می کنند
3- من برای حفاظت از خودم کارهای تاثیرگذارتری می توانم انجام دهم
4 - اصلن حجاب معنی ندارد!
زاویه ی دید در تفهیم مسایل مهم است. به همان اندازه که تفهیم مساله مهم است.
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
- ۹۵/۱۱/۲۲
- ۱۹۹ نمایش