چهارم
۲۴
مرداد
چرااصلن اصلن اصلن به دانشگاه رفتن و درس خواندن علاقه ندارم ! نمی دانم . هی همه هی درس می خوانند و هی ارشد و دکترا میگیرند هی من عین خیالم نیست . کاش می شد ومی خواندم . اصلن فکر میکنم عمرم هدر می رود با دانشگاه رفتن .
عوضش چند روز مانده به تولدم تصمیم گرفته ام خواننده شوم . خب این هم یک جور خواندن است . بقیه درس بخواننند، من آواز. خیلی خوشحال و با اعتماد به نفس ته صدایم شبیه مهسا وحدت است . تنها که باشم هم می خوانم . در فکرم که آیا هزینه کنم برای کلاس ؟ بروم تستی چیزی بدهم یا نه ؟! سازم راکه خیلی کم تمرین می کنم و اصلن ان طور که باید پیشرفت ندارم . :( اما بالاخره درست می شود یعنی تمرینم را بیش تر می کنم و درست می شود .
ببینم می توانم با خودم به نتیجه برسم که بروم دنبال یاد گرفتن آواز یا نه .
نقدن که این روزها بانو سپیده سادات می خواند بیا بیا بنشین به برم و من هی فکر میکنم موسیقی مرا به خودش می خواند مثلن .
بروم بشینم یک گوشه ای بزنم زیر آواز و یکی از دور بشنود و بیاید نزدیک و کشفم کند . کاش یکی ، یک هو کشفم کند .
می دانم که اگر به خودم باشد اعتماد به نفسش را ندارم بروم پیش یک استاد و بگویم من می خوانم ، تو بشنو ، نظر بده .
چرافکر می کنم در چهل سالگی خواننده ای با صدای افسونگر و پخته خواهم شد ؟!
- ۱ نظر
- ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۰
- ۱۵۱ نمایش