ششم
چهارشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰ ب.ظ
من با حیوانات روابط حسنه ای ندارم ، کاری به کارشون ندارم اگر بتونم کمکشون می کنم اما امیدوارم اون ها هم هیچ وقت کاری به من نداشته باشن . حالا از بین این همه خزنده و پرنده و چرنده ،ماهی ها به نظر من از همه احمق ترن . شنای ممتد توی آب ! حتا وقتی خوابیدن ! باز اون ها که تو آب های آزاد هستن قابل تحمل ترن . ماهی های آکواریوم ها که واقعن عصبی م می کنن . یعنی یک جا آکواریوم باشه نمی تونم بند بشم .توی یک فضای بسته هی برو هی بیا .
من به سال چینی به گمونم متولد سال نهنگم و همین جوری به سال نمی دونم چی اژدها ! اژدها رو که دوست دارم .افسانه ای و قوی ...اما نهنگ! چند روز پیش تر به نهنگ ها فکر می کردم . شاید جزو معدود موجوداتی که فکرم رو به خودش مشغول کرد . از خودکشی دست جمعی نهنگ ها زیاد خوندیم و شنیدیم . چرا نهنگ ها خود کشی می کنن ؟ گمونم نهنگ ها اون قدرها هم احمق نیستن . حتا یک جورهایی فیلسوف ن . اون ها به فلسفه ی زندگی پی بردن برای همینه که هر چند وقت یک بار یک هو دسته جمعی به ساحل می زنن و تموم .
گمون کنم نهنگ ها یکی یکی و یک هو به این فکر می افتن که ؛ خب که چی؟! این همه شنا کنیم که چی ؟ آخرش ؟ یعنی اگه یک لحظه از شنا کردن دست برداریم همه چیز تموم میشه ؟ آخه مگه به این مسخره گیه ؟ میشه مگه ؟ بعد که این فلسفه عمیق رو درک می کنن به این نتیجه می رسن که حالا که قراره تموم بشه ، بهتره خودمون تمومش کنیم .یه جور انتقام گرفتن از سرنوشت از پیش تعیین شده . بعد اونقدر تو دریا شنا می کنن و نهنگ های دیگه رو با اون صدای محزون و خنیاگرشون صدا می کنن تا یکی که مثل اون ها به این نتیجه رسیده پیدا کنن . بعد با هم میزنن به ساحل و تموم .
از همین پست به نهنگ ها لقب فیلسوف های محزون آب های آزاد رو می دم و با صدایی شبیه به صدای خودشون بهشون سلام می کنم .
- ۹۴/۰۶/۰۴
- ۱۱۹ نمایش