شکارچی کلمه ها

شکارچی کلمه ها

توی جاده های پیچ در پیچ کوهستانی که سفر کرده باشید حتمن اتفاق افتاده که توی یک پیچ یک هو جاده می پیچد و یا یک هو توی یک سراشیبی می افتید یا منظره ی اطراف تغییر میکند انگار که وارد جاده ی دیگری شده اید . زندگی هم همین طور است . یک روزها و ماه ها و سال هاو اتفاق هایی در زندگی هست که حکم همین پیچ ها را دارد .
بیست و هشت سالگی برای من یکی از همین پیچ ها ست .
پادکست شخصی من در تلگرام : رادیو موج سرگردان
Telegram.me/radiomojesargardan

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

چهارم

شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۰ ق.ظ

چرااصلن اصلن اصلن به دانشگاه رفتن و درس خواندن علاقه ندارم ! نمی دانم . هی همه هی درس می خوانند و هی ارشد و دکترا میگیرند هی من عین خیالم نیست . کاش می شد ومی خواندم . اصلن فکر میکنم عمرم هدر می رود با دانشگاه رفتن .

عوضش چند روز مانده به تولدم تصمیم گرفته ام خواننده شوم . خب این هم یک جور خواندن است  . بقیه درس بخواننند،  من آواز.  خیلی خوشحال و با اعتماد به نفس ته صدایم شبیه مهسا وحدت است  . تنها که باشم هم می خوانم . در فکرم که آیا هزینه کنم برای کلاس ؟ بروم تستی چیزی بدهم یا نه ؟! سازم راکه خیلی کم تمرین می کنم و اصلن ان طور که باید پیشرفت ندارم . :( اما بالاخره درست می شود یعنی تمرینم را بیش تر می کنم و درست می شود  .

ببینم می توانم با خودم به نتیجه برسم که بروم دنبال یاد گرفتن آواز یا نه . 

نقدن که این روزها بانو سپیده سادات می خواند بیا بیا بنشین به برم و من هی فکر میکنم موسیقی مرا به خودش می خواند مثلن .

بروم بشینم یک گوشه ای بزنم زیر آواز و یکی از دور بشنود و بیاید نزدیک و کشفم کند . کاش یکی ، یک هو کشفم کند  .

می دانم که اگر به خودم باشد اعتماد به نفسش را ندارم بروم پیش یک استاد و بگویم من می خوانم ، تو بشنو ، نظر بده .

چرافکر می کنم در چهل سالگی خواننده ای با صدای افسونگر و پخته خواهم شد  ؟!


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۵/۲۴
  • ۱۴۱ نمایش
  • هانیه علیزاده

آواز

سهتار

سپیدهسادات

مهساوحدت

موسیقی

چهلسالگی

کشف

نظرات (۱)

بچه های بویراحمد عاشق موسیقی بودند. در دبستانی نبود که سر وصدای نغمه سرایی نبود. کلمه خواندن پیش از آنکه برای کتاب  بکار رود برای آواز بکار می رفت. قرن های بی شمار آواز خوانده بودند و هیچگاه کتاب نخوانده بودند. در بسیاری از مدارس همینکه به کودکی می گفتم "بخوان" به خیال آواز می افتاد و اگر صدایی داشت سرودی سر می داد.

بخارای من ایل من- محمد بهمن بیگی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی