شکارچی کلمه ها

شکارچی کلمه ها

توی جاده های پیچ در پیچ کوهستانی که سفر کرده باشید حتمن اتفاق افتاده که توی یک پیچ یک هو جاده می پیچد و یا یک هو توی یک سراشیبی می افتید یا منظره ی اطراف تغییر میکند انگار که وارد جاده ی دیگری شده اید . زندگی هم همین طور است . یک روزها و ماه ها و سال هاو اتفاق هایی در زندگی هست که حکم همین پیچ ها را دارد .
بیست و هشت سالگی برای من یکی از همین پیچ ها ست .
پادکست شخصی من در تلگرام : رادیو موج سرگردان
Telegram.me/radiomojesargardan

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

سی ام

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۰۵ ب.ظ

آدم ها حافظه ی جانبی ندارند ، زندگی را هم توی قرعه کشی برنده نشده اند که به یک خاطره ! یک حس ! یک اشتباه ! یک آدم دیگر بفروشند . اما زندگی شبیه حراج های آخر سال است ! هر روزش !
 ذره ذره زندگی را می فروشی  به آدم ها ! به اتفاقات ! به کسانی که می آیند و خاطره می سازند و می روند ! این وسط ها هم تا مشتری بعدی از راه برسد دست زیر چانه می گذاری و فکر می کنی به تکه هایی از روحت که دیگر نیست ! که فروخته ای و چقدر بد که غصه می خوری برای آن چه باقی مانده است ! 
چقدر بیچاره ایم ماهایی که کسی را نداریم همه ی زندگی را نه که بفروشیم ؛ تقدیمش کنیم و بدانیم پشیمان نمی شویم ! 
در زندگی را هم که ببندی بوی ماندگی می گیری و می پوسی ! 


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۱۲/۲۱
  • ۱۵۴ نمایش
  • هانیه علیزاده

نظرات (۱)

چقدر بیچاره ایم ما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی